شوخی جالب تختی با یکی از کشتی‌گیران تیم ملی |
|
خبرآنلاین: کشتی‌گیر سابق ایران خاطره‌ای از مرحوم تختی تعریف کرد. جهان پهلوان غلامرضا تختی شوخ بود و هم دوره‌هایش همیشه به این مسئله اشاره می کنند. حیدری کشتی گیر اسبق تیم ملی که در اردوها همراه با تختی بود در این باره می گوید: «بله. یک کشتی گیر داشتم به اسم عزیز کیانی. قد بلندی داشت. با دست های بسیار بزرگ. همه به او می گفتند عزیز غول. آقای تختی که می خواست او را صدا کند می گفت عزیز آقا غول. یعنی حتی موقع شوخی هم سعی می کرد احترام طرف مقابل را نگه دارد. عزیز هم با خنده می گفت نه به آن غول گفتنت و نه به این آقا گفتنت!» حیدری اضافه می کند: «آقای تحتی هیچوقت به دیگر کشتی گیران تذکر نمی دادند. با اعمال و رفتار خودشان به همه ما راه درست را یاد می دادند. مثلا صبح ها که بیدار می شد تختش را کاملا مرتب و زیر آن را جارو می کرد.لباس های اضافه اش را داخل کمد می گذاشت و همیشه می گفت ما باید با لباس مرتب سر صبحانه حاضر شویم. اگر می خواست یک ساعت هم از اردو خارج شود جلوی هم از مربی اجازه می گرفت و بعد می رفت. او با این رفتارش به ما همه چیز را یاد می داد چون قبلش اگر کسی کار داشت بدون اجازه هم از اردو می رفت.» |
شوخی جالب تختی با یکی از کشتی‌گیران تیم ملی |
|
خبرآنلاین: کشتی‌گیر سابق ایران خاطره‌ای از مرحوم تختی تعریف کرد. جهان پهلوان غلامرضا تختی شوخ بود و هم دوره‌هایش همیشه به این مسئله اشاره می کنند. حیدری کشتی گیر اسبق تیم ملی که در اردوها همراه با تختی بود در این باره می گوید: «بله. یک کشتی گیر داشتم به اسم عزیز کیانی. قد بلندی داشت. با دست های بسیار بزرگ. همه به او می گفتند عزیز غول. آقای تختی که می خواست او را صدا کند می گفت عزیز آقا غول. یعنی حتی موقع شوخی هم سعی می کرد احترام طرف مقابل را نگه دارد. عزیز هم با خنده می گفت نه به آن غول گفتنت و نه به این آقا گفتنت!» حیدری اضافه می کند: «آقای تحتی هیچوقت به دیگر کشتی گیران تذکر نمی دادند. با اعمال و رفتار خودشان به همه ما راه درست را یاد می دادند. مثلا صبح ها که بیدار می شد تختش را کاملا مرتب و زیر آن را جارو می کرد.لباس های اضافه اش را داخل کمد می گذاشت و همیشه می گفت ما باید با لباس مرتب سر صبحانه حاضر شویم. اگر می خواست یک ساعت هم از اردو خارج شود جلوی هم از مربی اجازه می گرفت و بعد می رفت. او با این رفتارش به ما همه چیز را یاد می داد چون قبلش اگر کسی کار داشت بدون اجازه هم از اردو می رفت.» |
ساختمان بارکا | امین سلطان پور